بانک تجارت

X

سلام

امروز چه کمکی میتوانیم به شما بکنیم؟

   
 
    • تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۱/۰۵|
      تعداد بازدید: 860
      بهترین آرزوها برای کارکنان تجارت
      علی عمرانی: مجذوب پرسنل کاربلد بانک شدم
      سیدعلی عمرانی سال ۱۳۳۹ در تهران به دنیا آمد. در کودکی، به خاطر فعالیت‌های هنری پدرش با تئاتر و دنیای هنر آشنا شد. پدرش سیدولی‌الله عمرانی، یکی از پیشکسوت‌های تئاتر و سینما و هم‌چنین نوازنده دو ساز نی و سنتور بود. سریال‌های تلویزیونی «جراحت»، «به کجا چنین شتابان»، «سال‌های ابری» و فیلم‌های سینمایی «اسرافیل» و «آرایشِ غلیظ»، برخی از محبوب‌ترین کارهای نمایشی سیدعلی عمرانی هستند.

      او درباره نخستین تجربه‌ هنری‌اش، می‌گوید: «تقریباً بی‌سواد بودم که با تئاتر آشنا شدم.  پنج شش ساله‌ام بود که  روی صحنه تئاتر رفتم و همان‌وقت جادو شدم. از اینکه می‌دیدم افراد زیادی در سالن برای‌ من دست می‌زنند، به وجد آمده بودم.  تئاتر را در دوره مدرسه و  بعد در دبیرستان ادامه دادم. پس از آن به دانشکده هنرهای زیبا رفتم و  تئاتر خواندم و این فعالیت همین‌طور ادامه پیدا کرد تا  امروز و خدا می‌داند  تا کی ادامه داشته باشد.»

       عمرانی  که علاوه‌بر تئاتر در زمینه‌های دیگر اجرا و بازیگری هم فعالیت دارد، درباره گستره کاری‌اش می‌گوید: «معتقدم  که یک بازیگر خوب باید بتواند همه این کارها را انجام بدهد؛  تئاتر کار کند، فعالیت رادیویی داشته باشد، در سینما کار کند، کار اجرا انجام دهد و بازیگری هم بداند. همه این فعالیت‌ها برای من به نوعی بازیگری به حساب می‌آمد.»

      او البته دلایلی  برای کسب تجربه در دیگر زمینه‌های هنری دارد:  «دلیل عمده‌اش این بود که من را از هرجا می‌راندند، از جای دیگری سر در می‌آوردم. اگر در تلویزیون راهم را می‌بستند، سر از رادیو در می‌آوردم. اگر در رادیو امکان کار نبود، سر از سینما در می‌آوردم. سینما نبود به سراغ تئاتر می‌رفتم و برای همین یک بازیگر چندوجهی هستم. اما تئاتر همیشه جای خودش را داشت.»

      در چهل سالگی‌ هم  خبری نبود

      عمرانی درباره چهل‌سالگی  می‌گوید:  «پیش از اینکه 40 ساله بشوم،  می‌گفتند چهل سالگی فلان و بهمان است و  چهل چهلی دارد. برای همین  منتظر بودم ببینم در چهل سالگی قرار است چه اتفاقی بیافتد.  اما وقتی  چهل سال‌ام شد،  دیدم تفاوت خاصی با سی سالگی نداشت. بعد هم رسیدم به پنجاه سالگی و خلاصه  همه‌چیز دارد می‌گذرد.»

      آشنایی با بانک تجارت

      او درباره ماجرای آشنایی‌اش با بانک که  به 25 سال پیش بازمی‌گردد، می‌گوید: «آشنایی‌ام با بانک تجارت، داستان جالبی دارد. در آن زمان بانک‌های خصوصی نبودند و تنها چند بانک دولتی داشتیم. من در رادیو کار می‌کردم، حوالی میدان ارگ. به ما گفتند برای دریافت حق‌الزحمه باید در یکی از شعبه‌های بانک تجارت حساب باز کنیم.»

      عمرانی  سراغ نزدیک‌ترین شعبه بانک به رادیو می‌رود: «در آن شعبه، خانمی کار می‌کرد  به نام حسنی.  او آن‌قدر مهربان و کاربلد بود  که همه ما جذب آن شعبه شدیم و همان‌جا حساب باز کردیم.  یعنی به این خاطر  نبود که  رادیو گفته بود در بانک تجارت حساب باز کنید تا چندرغازی را که به عنوان حق‌الزحمه به ما می‌داد، دریافت کنیم.  به خاطر وجود آن خانم شریف و محترم بود که در همان شعبه ماندگار شدیم.»

      او ادامه می‌دهد: «در این شعبه  دیدیم این خانم محترم  برخلاف جاهای دیگر  که به آدم توهین می‌کنند، با مهربانی و لبخند کارمان را انجام می‌دهد و این دلیل جذب ما  به بانک تجارت بود.  از آن سال‌ها  تا  امروز به ایشان ارادت دارم و برای‌شان احترام زیادی قائل هستم.»

      این بازیگر توانمند  که نزدیک به سه دهه مشتری وفادار بانک تجارت است، می‌گوید:  «چهل سالگی تجارت را به همه پرسنل زحمتکش این بانک تبریک می‌گویم. امیدوارم حق پرسنل زحمت‌کش بانک به‌خوبی ادا شود،  همه به چیزی که حق‌شان است برسند و برای‌شان بهترین آرزوها را دارم.»